♥♥♥ رازها : داستان و سرگرمی ♥♥♥

♥♥♥ رازها : داستان و سرگرمی ♥♥♥

داستانهای کوتاه و مطالب جالب و خواندنی
♥♥♥ رازها : داستان و سرگرمی ♥♥♥

♥♥♥ رازها : داستان و سرگرمی ♥♥♥

داستانهای کوتاه و مطالب جالب و خواندنی

دیگه دوستت ندارم

 

 

سلام کسی که تو دلم درخشید من دیگه دوستت ندارم ببخشید

بهتره که نپرسی علتش رو چون که خودت ندادی فرصتش رو

بهتره این نامه ی آخر باشه فکر کنم این واسه ما بهتر باشه

من واسه اون کسی که دوست ندارم نمی تونم شاخه گل بیارم

بین تو و اون روزا کلی فرقه تو آسمونت پر رعد و برقه

نه مهربونی نه واسم می خندی هر دری رو من می زنم می بندی

ادامه مطلب ...

خاک بر سرم شد خدا

 

 

اولین باری که دیدمش داشت تو کوچه بازی میکرد به من گفت داداشی میای باهم بازی کنیم ؟
 من قبول کردم باهاش بازی کنم وقتی بازی تموم شد گفت تو بهترین داداش دنیایی بزرگ که شدم دانشگاه که رفتم چشمم فقط اونو میدید اونو میخواست اما خجالت میکشیدم

ادامه مطلب ...

شاعر و فرشته

 

 

شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند.
فرشته پری به شاعر داد و شاعر ، شعری به فرشته.

ادامه مطلب ...

چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم

 

 

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم.
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود

ادامه مطلب ...

♥ عشق جوان به دختر پادشاه ♥

 

 

جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه ، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش به سراغ تو خواهد.

ادامه مطلب ...

نامه ای جالب

 

 

محبت شدیدی که سابقا ابراز میکردم
دروغ وبی اساس بود و در حقیقت نفرت به تو
روز به روز زیادتر میشود و هرچه بیشتر ترا میشناسم
پستی و وقاحت تو بیشتر در نظرم آشکار میگردد
در قلب خود احساس میکنم که ناچارباید

ادامه مطلب ...

یک مطلب پند آمیز

 

 

یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید

چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

دلیلشو نمیدونم …اما واقعا”*دوست دارم

تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی… پس چطور دوستم داری؟

چطور میتونی بگی عاشقمی؟

ادامه مطلب ...