♥♥♥ رازها : داستان و سرگرمی ♥♥♥

♥♥♥ رازها : داستان و سرگرمی ♥♥♥

داستانهای کوتاه و مطالب جالب و خواندنی
♥♥♥ رازها : داستان و سرگرمی ♥♥♥

♥♥♥ رازها : داستان و سرگرمی ♥♥♥

داستانهای کوتاه و مطالب جالب و خواندنی

فریدون مشیری - خانه ای پر دوست

 

 

من دلم می‌خواهد
خانه‌ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوست‌هایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو...؛ 
 


هر کسی می‌خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
 
شرط وارد گشتن
شست و شوی دل‌هاست
شرط آن داشتن
   یک دل بی رنگ و ریاست...
 
بر درش برگ گلی می‌کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می‌نویسم  ای یار
خانه‌ی ما اینجاست
 
تا که سهراب نپرسد دیگر
" خانه دوست کجاست ؟ "  
 
 
(( فریدون  مشیری ))

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد